#سوال
(جائتنی إمرأة کریمة الأب)
نقش «أمرأة» و «کریمة» و «الأب» چیه!؟
اساساً اضافه «کریمة» به «الاب» چه اضافه ای است!؟
#پاسخ
نوع اضافه در این مثال لفظیه است و اساسا اضافه در صفت مشبهه همواره لفظیه است نه معنویه.
توضیح:با توجه به این که مثال مورد سوال یعنی"جائتْنی امرٵةٌ کریمةُ الاَب" در اصل چنین بود:(جائتنی امرٵةٌ کریمٌ اَبوها)؛(زنی نزدم آمد که پدرش بزرگوار بود)که دو اتفاق افتاده است و به گونه"جائتنی امرٵةٌ کریمةُ الابِ"در آمده است:
۱-اسنادِ"کریمٌ"از"ابوها"-که فاعل"کریمٌ"است-بریده شده و به"امرٵة" داده شده،از این رو"کریمٌ"مذکر، مبدل به"کریمةٌ"مونث شده است و ضمیر مستتر در آن فاعلش می باشد که به"امرٵة"بر می گردد.(البته آن ضمیر مستتر، فاعل صوریِ کریمةٌ است و فاعل واقعیش همان ابوها است که چنان که خواهیم گفت به صورت"الاب"در آمده است)
٢.برای سهولت تلفظ و حصول
تخفیف از یک سو و جهت زیبایی ترکیب از سوی دیگر،واژهی"کریمةٌ"
به"ابوها" اضافه شده است و به جای ضمیر"ها"الف و لام آمده است:"کریمةُ الابِ" که این مسأله یعنی نیابت الف و لام از ضمیر،امری است شایع چنان که در
در مثال"زیدٌ حسنٌ وجهُه"می گوییم:"زیدٌ حسنُ الوجهِ".
که آوردن الف و لام به جای ضمیر،مایهی
زیبایی واژه و ترکیب است.
جمعبندی:اضافهی"کریمة"به "الاب" لفظیه است؛زیرا الاب فاعلِ واقعی کریمة است؛چه،این پدرِ آن زن است که کریم است مثل:جاء رجلٌ فاضلٌ ابوه،وکریم بودن آن زن بر پایه اسناد ضمیرِ مزبور،صوری است نه واقعی.
نکتہ:نوع صفت"کریمٌ"در مثال"جائتنی امرٵةٌ کریمٌ ابوها"سببی است و"سبب" در این جا یعنی متعلق و وابسته(پدر و مادر آدم متعلق آدم است،ونیز اهل و قبیله انسان،متعلق اوست)کما فی قوله تعالی:
"ربّنا اَخرِجْنا من هذه القریةِ الظّالمِ اَهلُها"
(نساء/٧۵).
صفت یا نعت سببی در مقابل صفت و نعت حقیقی قرار دارد که از آنِ خود موصوف است که اکثر صفتها اینگونه است مانند"جاء رجلٌ فاضلٌ".
فرق صفت سببی با صفت حقیقی در مبحث توابع کتب ادبی به تفصیل آمده است مراجعه شود.